پایان ناگفته 276 دختری که بوکوحرام دزدید

به گزارش وبلاگ عینک آفتابی شیک، در آوریل 2014، بوکوحرام که به تازگی با داعش بیعت نموده بود، 276 دختر مدرسه ای را ربود. برای چند روزی این خبر در رسانه ها و شبکه های اجتماعی داغ بود و بعد از آن، به فراموشی سپرده شد.

پایان ناگفته 276 دختری که بوکوحرام دزدید

به گزارش گروه رسانه های وبلاگ عینک آفتابی شیک، عایشه سسِی، ژورنالیست بریتانیایی-سیرالئونی، بیش از یک دهه مسئول گزارش های مربوط به آفریقا در سی. ان. ان بود و دربارۀ موضوعاتی از بهار عربی گرفته تا مرگ نلسون ماندلا می نوشت.

حالا سسی در اولین کتابش، زیر درخت تمر هندی، این فرصت را پیدا نموده است تا مفصلاً داستانی را بکاود که برای کار حرفه ای او بسیار مهم بوده، اما علاوه برآن، صندلی ویژه ای نیز در دلش داشته است: ربودنِ 276 دختر مدرسه ای در سال 2014 به دست گروه بوکوحرام (وابسته به داعش) در شهر شبوک در شمال نیجریه.

با وجود مبهم سازی اخبار از سوی دولت و نیز افول علاقۀ مردم جهان پس از موجی از فعالیت در شبکه های اجتماعی (هشتگ BringBackOurGirls# را به یاد دارید؟)، سسی چندسال پیگیر این داستان بود و آن را تجزیه و تحلیل کرد. 219 نفر از این دختران، دو سال در اسارت بودند و 112 نفر هنوز هم آزاد نشده اند.

سسی در کتاب زیر درخت تمر هندی خاطرات دختران آزادشده را با مهارت هرچه بیشتر با تجربۀ ژورنالیستی خود در هم می آمیزد.

سسی نویسنده ای صریح و قاطع است و از همان فصل های اول زیر درخت تمر هندی، آمیزه ای قوی از گزارشگری و تحلیل اجتماعی را عرضه می نماید. او که حالا سی. ان. ان را ترک نموده، آزاد است تا حمایت خود را از تحصیل دختران به عنوان مبنای این کتاب قرار دهد. او عزمش را جزم نموده تا نگذارد داستان دختران شبوک در خلاء نیجریه به دست فراموشی سپرده گردد. در این راستا، او داستان خود را در قالب دو استدلال کلی تر و پیوسته به هم ارائه می دهد: اول اینکه تبعیض طبقاتی، نژادپرستی و تبعیض جنسیتی معین می نماید چه اخباری و چگونه به دست ما برسد؛ و دوم اینکه مخالفت شدید بوکوحرام با تحصیل دخترانْ نشانه ای کاملاً آشکار از یک ضعف بین المللی در حمایت از برابری و آزادی زنان است.

استدلال دوم شاید آشناتر از اولی باشد. هرچند این نکته کاملاً کلیدی است، وقتی خوانندگان روایتِ ربوده شدنِ دختران شبوک را می خوانند، بعید است از این مطلب تعجب کنند که مخالفت خستگی ناپذیر بوکوحرام با تحصیل دختران، اساساً تجلی میل آن ها برای خاموش کردن صدای این دختران است یا درنتیجۀ مورد قبلی، محروم کردن زنان از اینکه صدایی داشته باشند، به معنای ناتوان کردن آن ها در به چالش کشیدن فعالیت ها و هنجار هایی است که آن ها را تحت انقیاد درآورده و به آن ها آسیب می زند. آنچه موجب تمایز کتاب زیر درخت تمر هندی شده است، تحقیقات سسی دربارۀ همدستی دولت نیجریه و رسانه های بین المللی در سرکوب صدای دختران شبوک و والدینشان و نیز فعالان نیجریه ای است که برای آزادی آن ها مبارزه می کنند.

سسی بر این باور است که نقش دولت نیجریه عمدی و تا حدی بدخواهانه است. وقتی دختران شبوک ربوده شدند، رئیس جمهور وقت گودلاک جاناتان بیان کرد که این آدم ربایی حقه ای است که هدفش بی آبروکردن و نهایتاً کنارزدن او از سِمت خود است. چندین هفته پس از آدم ربایی، همسر او، پِیشنس جاناتان، خطاب به مادران برخی از دختران ربوده شده گفت: ما زنان نیجریه ای می گوییم که هیچ کودکی ربوده نشده ... دیگر کاری نمانده که بتوانیم انجام دهیم. محمدو بوهاری، جانشین جاناتان، در تبلیغات نامزدی خود قول داد دختران شبوک را بازگرداند، اما به محض رسیدن به ریاست جمهوری، نجات آن ها را از فهرست اولویت هایش خارج کرد.

دختران ربوده شده اهل ایالت بورنو بودند، منطقه ای که به لحاظ سیاسی به حاشیه رانده شده و کمتر از 30 درصد دخترانِ آنجا وقتی به سن مدرسه می رسند، تحصیلات را آغاز می کنند. سسی می گوید آشکار است که تحصیل دختران بورنو هیچگاه اهمیتی برای دولت نیجریه نداشته و البته شکست دولت در حفاظت از مدرسۀ هدایت دخترانۀ دولتی در شبوک نیز بر این حدس صحه می گذارد. با اینکه همه می دانستند بوکوحرام (اصلاً اسم این گروه یعنی تحصیل حرام است) در شبوک فعال است، اما فقط دو مرد بالای 60 سال از صد ها دانش آموز دختر شبوکی محافظت می کردند.

به گفتۀ سسی، بی تفاوتی رسانه های بین المللی به صدای دختر ها شاید تا آن حد عمدی نباشد، اما آسیب زاتر است. سسی در آن موقع، خبر آزادسازی 21 دختر اول را پوشش داده بود و حالا در کتابش دربارۀ آن قضیه چنین می نویسد: این لحظه ای بود که منتظرش بودم، فرصتی برای اینکه توجه مخاطبان را از این دیدگاه آزارنده دور نمایم که ربوده شدنِ این دختران، فقط فقدان مشتی آدم بی اهمیت بود، سرقتِ کامیونی از بدن های سیاهِ بی چهره و بی نام. اما سسی مجبور شد لابی کند تا بتواند این خبر را پوشش بدهد. سی. ان. ان هم او را بدون پشتیبانی چندان به شبوک فرستاد. هم داخل و هم خارج از تحریریه، واکنش ها به بازگشت دختران مسکوت شد. سسی دلسرد شد، اما بی تفاوتی مخاطبان و رئیسانش خبر از چیزی می داد که او از قبل می دانست: در بخش اعظم جامعۀ آمریکا، رنج مردمان سیاه و تیره -به خصوص زنان سیاه و تیره- به راحتی پذیرفته و فراموش می گردد.

دولت های جاناتان و بوهاری در حق دختران شبوک و خانواده هایشان کم انصافی کردند. سسی معتقد است که بقیۀ ما نیز چنین کردیم. هر چقدر جامعۀ بین الملل توجه پایدارتری به تحصیل دختران نشان دهد، گروه های تروریستی ای مثل بوکوحرام کمتر خواهند توانست تحصیل و خودمختاری را از آحاد مردم بگیرند تا آن ها را فرودست نگه داشته و به آسانی تحت کنترل خود درآورند، یا به طور خلاصه، نخواهند توانست با ارعاب، نیرو جذب کنند و به قدرت برسند. از نظر سسی، فراموشکاری بینندگان آمریکایی نسبت به مخمصۀ دختران شبوک نشان از نوعی کوته بینی خطرناک دارد. او می نویسد: وحشت هایی که این دختران تحمل نموده اند ... [باید]در دل مصاحبه های مربوط به خطرات جهانی پیشِ روی آمریکا جا داشته باشد.

گزارشگران، مدیران اجرایی شبکه ها و روزنامه ها، و مخاطبان اخبار اگر به کوشش دختران سرتاسر جهان برای تحصیل و رهاسازی خود توجه نشان دهند می توانند هم به نجات بقیۀ دختران اسیر شبوک یاری کنند و هم جوامع را در برابر انواع نیرو های واپس گرایی و ترس محافظت کنند.

پی نوشت ها:

این مطلب را لیلی مایر نوشته است و در تاریخ 10 جولای 2019 با عنوان Girls Captured by Boko-Haram Brought into Focus in Beneath The Tamarind Tree در وب سایت ان. پی. آر منتشر شده است. وب سایت ترجمان آن را در تاریخ 27 مرداد 1398 با عنوان خاتمه دخترانی که بوکوحرام دزدیده بود به کجا رسید؟ و ترجمۀ علیرضا شفیعی نسب منتشر نموده است.

منبع: ترجمان

منبع: خبرگزاری تسنیم

به "پایان ناگفته 276 دختری که بوکوحرام دزدید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پایان ناگفته 276 دختری که بوکوحرام دزدید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید