هم داستانی مجلس و شورای نگهبان

به گزارش وبلاگ عینک آفتابی شیک، اگرچه سخنان اخیر احمد جنتی که از فراهم نبودن امکان نظارت شورای نگهبان بر کل دوره چهارساله نمایندگان گلایه نموده و خواهان برطرف نقص قانون در این زمینه شده است، واکنش های زیادی عمدتا خارج از مجلس یازدهم برانگیخته، اما این درخواست جدیدی نیست.

هم داستانی مجلس و شورای نگهبان

شرق در ادامه می نویسد: شورای نگهبان پیش تر هم چنین چیزی را درخواست نموده بود و حتی گاهی در عمل هم آن را به اجرا درآورده است؛ نمونه آن عزل مینو خالقی از نمایندگی مجلس بعد از تأیید صلاحیت و رأی آوردن در مجلس دهم بود.

دبیر شورای نگهبان در ملاقات با اعضای مجلس اصولگرا گفته است: اگرچه نظارت ما بر نمایندگان دائمی است، اما شورا به دلیل اشکال قانونی نمی تواند در دوره چهارساله نمایندگی، فردی را که دچار انحراف و فساد می گردد از ادامه کار منع کند که این نقیصه باید رفع گردد.

ماجرای نظارت بر یک نهاد انتخابی، طنزی پارادوکسیکال است. دموکراسی که یکی از وجوهش مجلس انتخابی مردم است، حق نظارت را از آنِ رأی دهندگان می داند و شکل آن در رأی آوری یا عدم رأی آوری در دور بعد تجلی پیدا می نماید؛ اما شورای نگهبان با توسعه حدود وظایف خود و تفسیرکردن آن می خواهد این حق را از آن خود کند؛ یعنی وکیلی که از سوی موکل خود انتخاب شده و به همین علت هم تنها از سوی او امکان عزل دارد، توسط نهادی دیگر در همان دوره نمایندگی عزل گردد.

سخنگوی شورای نگهبان یعنی عباسعلی کدخدایی، سال 95 هم از نظارت مستمر شورای نگهبان بر نمایندگان سخن گفته بود، درحالی که وظیفه شورا بعد از انتخابات طبق قانون به سرانجام می رسد.

او گفته بود: در انتخابات مجلس باید دید که افرادی که انتخاب می شوند، آیا شرایط را صرفا برای ورود دارند یا شرایط را برای دوره چهارساله هم باید داشته باشند؟ براساس نظارت استصوابی شورای نگهبان، شورا این نظارت را در دوره چهارساله فرد دارد؛ ولی آنچه اجرا می شد، این بود که اختیارات شورای نگهبان تا زمان تصویب اعتبارنامه منتخبان بود؛ اما هم اکنون در بند 13 [سیاست های کلی انتخابات]امر جامعی در نظر گرفته شده است و بر لزوم نظارت بر انجام وظیفه نمایندگان تأکید شده که در قوانین انتخاباتی به این موارد اشاره نشده بود؛ ولی بند 13 سیاست های کلی بر این امر تأکید نموده و ضرورت استمرار نظارت بر شرایط و حسن اجرای وظایف نمایندگان در این بند ذکر شده است.

این سخنان بلافاصله بعد از انتشار، با واکنش روبه رو شده بود؛ زیرا شماری از ناظران معتقد بودند از بند 13 سیاست های کلی انتخابات، چنین استنباط نمی گردد که شورای نگهبان بر عملکرد نمایندگان تا سرانجام دوره نمایندگی نظارت داشته باشد، زیرا در این بند تنها بر معین سازوکار لازم برای حسن اجرای وظایف نمایندگی، رعایت قسم نامه، جلوگیری از سوءاستفاده مالی، مالی و اخلاقی و انجام اقدامات لازم در صورت زوال یا کشف فقدان شرایط نمایندگی مجلس در منتخبان تأکید شده و نامی از نهاد متولی نظارت به میان نیامده است.

به اعتقاد شماری از تحلیلگران، هیئت نظارت بر نمایندگان مجلس که نهادی درون خود مجلس است، کمابیش مسئولیت نظارت بر نمایندگان را بر عهده دارد و حال با توجه به تأکید سیاست های کلی انتخابات، باید این نظارت عمیق تر و گسترده تر بازتعریف گردد.

نکته جالب اینکه سخنان دبیر شورای نگهبان کمترین اعتراضی را میان مجلسیان یازدهم برانگیخته و اعتراض ها همه از سوی نمایندگان پیشین بوده؛ نمونه اش نامه علی مطهری به قالیباف.

خلاصه نامه مطهری این بود که: اولا مطابق قانون اساسی شورای نگهبان وظیفه و حقی درخصوص نظارت بر نمایندگان در دوره چهارساله نمایندگی ندارد. نمایندگان نیز مانند بقیه مردم اگر در دوره نمایندگی جرمی مرتکب شوند، توسط دستگاه های مربوطه رسیدگی می گردد... دادن این اختیار به شورای نگهبان، به استقلال مجلس و حریت و آزادگی نمایندگان آسیب جدی می رساند. مجلس قانون گذار است و شورای نگهبان ناظر، نباید در کار یکدیگر دخالت نمایند....

محمود صادقی هم به جنبه سیاسی ماجرا اشاره نموده و گفته بود: احتمالا بخشی از هدف مسائل سیاسی است؛ بنابراین اگر بخواهند جلوی آزادی بیان را بگیرند، باید آزادی های نمایندگان را محدود نمایند، به این معنا که نماینده حق نداشته باشد از چیزی سخن بگویند که از نظر آن ها خلاف خط قرمز ها باشد، باز هم با قانون اساسی مغایرت دارد. این روش هایی که دوستان مطرح می نمایند، به قول معروف سورنا را از سر گشاد نواختن است.

ما می گوییم اگر شورای نگهبان بخواهد به این افراد نظارت کند، چه کسی می خواهد به خود شورای نگهبان نظارت کند؛ یعنی اگر به این شکل باشد خود اعضای شورای نگهبان هم احتیاج به یک مقام نظارتی دارند، مگر آن ها معصوم هستند؟ راه درست برای همه این موارد چه شورای نگهبان، چه مجلس و دیگر مقامات ایجاد نظام های شفاف نماینده است که به طور سیستماتیک می تواند از ورود جرائم جلوگیری کند.

همدست شورای نگهبان

حامیان تفکر موجود در مجلس فعلی یعنی اصولگرایان، اصولا گویا نه تن ها مسئله ای با تفسیر شورای نگهبان از اختیارات خود و توسعه حدود نظارتی خود ندارند، بلکه همدستی هم می نمایند. کاظم انبارلوئی، عضو شورای مرکزی مؤتلفه، گفته بود: کسانی که پاک هستند، از این نظارت راضی می شوند و کسانی که راه ناپاکی در پیش گرفته اند و دنبال سوءاستفاده از قدرت هستند، به بهانه هایی مثل مصونیت نمایندگی با این نظارت مخالفت می نمایند.

مجلس یکی از شفاف ترین نهاد های قدرت در ایران است، اعضایش را مردم انتخاب می نمایند، جلسات علنی آن از رادیو پخش می گردد، رسانه ها مدام طرح ها، ایده ها و حتی سخنان و اظهارات نمایندگان را رصد می نمایند. خود نمایندگان هم به وسیله حوزه های انتخابیه با موکلان خود در تماس هستند.

با این حال عجیب است که در مقایسه با نهاد هایی که رفتار ها و تصیماتشان پشت در های بسته دور از انظار رخ می دهد، همچنان همه به دنبال نظارت بر مجلس هستند، تا جایی که سال 91 خود مجلس وقت طرح نظارت بر رفتار نمایندگان را هم تصویب کرد که به تأیید شورای نگهبان رسید؛ یعنی خود نهاد مجلس هم موظف به نظارت بر رفتار خودش شده است؛ اما گویا چنین محکم کاری ای که در هیچ نهاد دیگری دیده نمی گردد، باز هم کافی نبوده و حتی خود مجلس نشینان هم دست از سر خود بر نمی دارند! تا جایی که حالا خود مجلس یازدهم هم قصد اصلاح همان مصوبه سال 91 را دارد و با ادعای اینکه مجلس دهم کار نظارت بر خودش را خوب انجام نداد، به تصور اینکه مشکل از قانون است، دنبال ارائه یک طرح جدید است که در آن پای افرادی از نهاد های دیگر هم برای نظارت بر رفتار چهارساله نمایندگان به مجلس باز گردد. افرادی از شورای نگهبان و دیوان عالی! با جرائمی از تذکر شفاهی و کتبی تا کسر از حقوق و حتی محرومیت از نمایندگی!

منبع: فرارو

به "هم داستانی مجلس و شورای نگهبان" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "هم داستانی مجلس و شورای نگهبان"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید